تکه شعری از مصطفی مستور / از کتاب "دستهایت بوی نوی می دهند"

شعر می گویم برای تو
تا کلمات کیف کنند
مست شوند
بمیرند



تکه شعری از بیدل دهلوی

همچو عکس آب تشویش از بنای ما نرفت
مرتعش بوده است گویی پنجه ی معمار ما



تکه شعری از بیدل دهلوی

همچو عکس آب تشویش از بنای ما نرفت
مرتعش بوده است گویی پنجه ی معمار ما



تکه شعری از رسول یونان

زمين جاي خطرناكي است
و كسي كه
بايد بيايد
هميشه دير مي آيد



تکه شعری از مولانا

عشق دیوانه است و ما دیوانه ی دیوانه ایم



تکه ای از شعر "سکوت سرشار از ناگفته هاست" مارگوت بیکل/ ترجمه احمد شاملو

از بختیاری ماست شاید

که آنچه می خواهیم

یا به دست نمی آید

یا از دست می گریزد



تکه شعری از وحشی بافقی

منعش کنید از سفر و در میانِ منع
اغراق در صعوبتِ رنج سفر کنید

 

 

 

 

 



تکه شعری از مولانا

تا بداند که شبِ ما به چه سان می گذرد

غمِ عشقش دِه و عشقش دِه و بسیارش دِه



تکه شعری از نوذر فولادی



یک روز و دو روز نیست این مشکل ما

ما سیصد و شصت و پنج مشکل داریم

تکه ای از شعر "آفتابی" / دفتر شعر "حجم سبز"/ سهراب سپهری

سفرهایی تو را در کوچه هاشان خواب می بینند

تو را در قریه هایی دور

مرغانی به هم تبریک می گویند



تکه شعری از سعدی

ما خود شکسته ایم چه باشد شکستِ ما

با چون خودی در افکن اگر پنجه می کنی



تکه ای از شعر "بارانی" / محمدعلی بهمنی

با همه ی بی سروسامانی ام

باز به دنبال پریشانی ام



تکه شعری از شیمورسکا

انگار، شکست ها و رنج های واقعی، برای ما کافی نبوده

 با حرف ها کشتن همدیگر را کامل می کنیم

تکه شعری از مولانا

ای آرزویِ آرزو



تکه شعری از سیمین بهبهانی

زین بیش نماندیم که آزارِ تو باشیم



تکه شعری ازسعدی

گر برانی نرود ور برود باز آید



تکه ای از شعر "خرابه ها"/ کتاب" رنگ های رفته ی دنیا"/ گروس عبدالملکیان

می ترسم خدا تمامی درها را بردارد

بگذارد به روی دوش و دور شود

دور

دور

دور



تکه شعری از سعدی

هم جور به، که طاقتِ شوقت نیاوریم



تکه شعری از علیرضا روشن

من
بی لیلا هم مجنونی می‌کنم

تکه شعری از هوشنگ ابتهاج

حالی نماند تا بزنی فالی ای رفیق

خیری کجاست تا بکنی استخاره ای

تکه شعری از هوشنگ ابتهاج

تا اشاراتِ نظر نامه رسان من و توست

تکه شعری از اوحدی مراغه ای

شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم

ما را به سخت جانی خود این گمان نبود

تکه شعری از سیروس جمالی

از کنار برفها به این سادگی نگذر

نگاه کن

اینها جای پای پرنده ای کوچک بر روی برف  نیست

کسی روی برفها گریه کرده است

تکه غزلی از سعدی

غایت خوبی که هست، قبضه و شمشیر و دست

خلق حسد می برند، چون تو مرا می کُشی

تکه شعری از رهی معیری

تا تو به دادِ من رسی، من به خدا رسیده ام 

تکه شعری از کتاب کبریت خیس / عباس صفاری

شراب خوب هر جرعه اش
برای از یاد بردن یک قرن کافی ست
جرعه جرعه
آنقدر می توانیم عقب برویم
که بعد از شام
سر از نخلستان های مهتابیِ بین النهرین در آوریم

تکه شعری از الیزابت الکساندر

شعر، خدا با جزییاتش است

تکه ای از شعر آبی، خاکستری، سیاه / حمید مصدق

داستانها دارم

از دیاران که سفر کردم و رفتم بی تو

از دیاران که گذر کردم و رفتم بی تو

بی تو می رفتم ، می رفتم ، تنها ، تنها

وصبوری مرا

کوه تحسین می کرد

تکه شعری از حافظ

جمله می داند خدایِ حال گردان 

تکه شعری از سعدی

صد خرمنِ شادی، به غمی بفروشیم 

تکه ای از شعر لولوی شیشه ها / سهراب سپهری

انسان مه آلود
ترا در همه شبهای تنهایی
توی همه شیشه ها دیده ام

تکه شعری از عطار

بیخود شد و از دین و کرامات برآمد 

تکه شعری از حسین پناهی

خدا تو رو با گِل نسرشته بود به خدا

تکه شعری از عطار

گفتا تو که باشی که کنی یا نکنی
این من بودم که بی‌قرارت کردم

من بودم

من

تو که باشی؟

تکه شعری از کتاب "عاشقانه های آذربایجانی"/ آیدین روشن

شمردن بلد نیستم
دوست داشتن بلدم
و گاهی شده
یکی را دو بار دوست داشته باشم

تکه ای از شعر "جام تهی" / فریدون مشیری

گرداب می رباید و آبم نمی برد